اگر فلسفه را به معنای فلسفیدن و تفکر کردن در نظر بگیریم، مفهوم صحیح فلسفه و کودک را در مییابیم. با این تعریف، «فلسفه و کودک» بمعنای آموزش «آراء فلسفی» و یا «تاریخ فلسفه» به کودکان نیست، بلکه به معنای پرورش قدرت تفکر و بالا بردن توانایی بحث کردن در ایشان است.
یکی از روشهای آموزش تفکر به کودکان با رویکرد فلسفی، فلسفه با کودکان( pwc ) است که درکشورهای اروپایی رشد چشمگیری داشته است. گرت بی متیوز یکی از فعالان فلسفه با کودکان در انگلستان است . علاقه وی به «فلسفه با کودکان » بگفته خودش با فرزندانش آغاز شده و سؤالاتی که فرزندان او در ایام طفولیت از وی میپرسیدند جرقههایی در ذهنش ایجاد کرد که کودکان تفکر فلسفی دارند و میتوان با آنها محاورات فلسفی داشت از این رو کودکان نیز قادرند استدلالهای فلسفی داشته باشند
معروفترین روش آموزش تفکر به کودکان با روش فلسفی ، "فلسفه برای کودکان " است .این روش ابتدا در آمریکا وسپس در پنجاه کشور جهان ، به اجرا در آمد .در این بخش به بررسی این روش در کشورهای گوناگون می پردازیم و خلاصه ای از فعالیتهای انجام شده در این مورد را معرفی خواهیم کرد
موضوع فلسفه و کودک عنوان جدیدی است که در دهههای اخیر به عرصه فرهنگ و فلسفه آمده است. این موضوع دارای دو جنبه است اول؛ بطور کلی در زمینه آموزش و پرورش و دوم؛ در زمینه آموزش فلسفه بطور خاص که البته مورد اول بیشتر مورد نظر است. این شیوه سبب میشود شاگردان درس را بهتر و عمیقتر درک کنند و در آینده نیز افکار و عقاید مختلف را پس از تحلیل و بررسی و استدلال بپذیرند یا رد کنند. این روش در عمل، ظرافتهای بسیاری دارد که باید به معلمین آموزش داده شود تا بتوانند کودکانی فعال و اجتماعی پرورش دهند. افرادی بینا و هوشمند که پیش از ورود به هر کار، آن را عاقلانه بررسی میکنند و با تحلیل دقیق وارد آن میشوند. در حقیقت میتوان آموزش فلسفه به کودک را پرورش تفکر در کودک نامید