بسمه تعالی
مصاحبه با خبرگزاری
تسنیم
1ـ طرح فلسفه و کودک را از چه سالی به صورت رسمی آغاز گردید و
عامل اصلی که باعث شد این طرح را شروع کنید چه بود؟
ریاست محترم بنیاد حضرت آیتالله سیدمحمد خامنهای سالها
پیش قبل از انقلاب یعنی زمانی که به تدریس در دبیرستان اشتغال داشتند این روش
آموزش را در کلاسهای دینی و معارف آن زمان پیاده مینمودند و طرحی در ذهن داشتند
که به علت مشغلههای سیاسی و علمی هیچوقت بصورت برنامه مدوّن تهیه نگردید.
در سالهای بعد از انقلاب براثر ارتباطات با اساتید مربوطه
در سفرهای خارجی و شرکت در کنگرههای علمی اروپا ومخصوصاً در زمان برقراری ستاد
برگزاری همایش جهانی ملاصدرا ایشان با فلسفه برای کودکان
(P4C)
آشنا شدند و
این انگیزهیی شد برای ذهن پویای ایشان که طرحهای قدیم ذهنی بیدار شود. همزمان با
تأسیس بنیاد صدرا (که البته در ابتدا با نام کنگره جهانی صدرالمتألهین شروع به کار
کرده بود) ایشان گروهی را تشکیل دادند تا این برنامه آموزشی را از سایتها و منابع
اینترنتی شناسایی و در ضمن به تأسیس این بخش در بنیاد بپردازند.
2ـ وضعیت موجود در ابتدای کار چگونه بود؟ موانع و کمبودها
چه بود؟
در شروع کار مانند همه کارهای فرهنگی جدید موانع بسیاری
وجود داشت، منابع کم بود و نیاز به ترجمه داشت، در برابر طرح جدید مقاومت فکری میشد،
بدفهمی اصل طرح نیز معضل دیگری بود که بارها به تلاش و توضیح نیاز داشت، هراس برخی
مسئولین از طرح جدید که با ذهن و فکر کودکان در ارتباط بود و قصد تغییر داشت،
ناآشنایی کارشناسان و محققین با این حوزه جدید...، کمبود نیروی انسانی کارآمد برای
اجرای طرح و... کمبودهای مالی و امکانات و ...
3ـ اهداف شما در ابتدای شروع کار اعم از اهداف کیفی و کمی
چه بود؟
هدف اصلی این برنامه پرورش نسلی است که استقلال در فکر و فهم
داشته باشند و مهارت اندیشهورزی و تحلیل و استدلال و پژوهش را یاد بگیرند و مقلد
بار نیایند و حق را از مغلطه بشناسند و دو نوع تفکر بیشتر از همه مدنظر ماست 1ـ
تفکر نقاد و 2ـ تفکر خلاق که هر دو دو اثر آموزش و پرورش رشد یافتنی است.
کودکی که نقادانه بیندیشد هر اندیشهای را بدون بررسی و ارائه
دلیل نمیپذیرد و به خودباوری و استقلال رأی میرسد. این فرد به ملاکهای قضاوت و
معیارهای داوری آراء توجه بیشتری پیدا میکند و قوه استنباط و تجزیه و تخلیل او
پیشرفت میکند.
تفکر خلاق نیز بیشتر نظر به پرورش تواناییها و شکوفایی
استعدادهای پنهان کودک است که موهبتی الهی است و نیاز به توجه و پرورش خاص دارد و
اعتماد به نفس به انسان میدهد.
در راستای پرورش تفکر خلاق و تفکر نقاد کمبودهای معنوی کودک
نیز کشف میشود، و ایجاد روحیه تعاون، رقابت سالم، مهارتهای کلامی و کنترل هیجانات
و افتادن در جاده حکمت و عقلانیت از فواید دیگر این برنامه است.
4ـ تا به حال تقریباً بر روی چند مدرسه و کودک و نوجوان کار
کردهاید؟
از سال 1383 تاکنون حدوداً با 8 مدرسة دخترانه و پسرانه در
هر سه مقطع دبستان تا دبیرستان و در حدود 4000 ساعت مفید کار آموزشی صورت گرفته
است. در مناطق مختلف آموزش و پرورش وهمچنین جلساتی با معلمین وکادر آموزشی مدارس
ومناطق آموزش و پرورش داشتهایم.
تا بحال هشت نشست تخصصی نیز با حضور اندیشمندان و متخصصین
حوزه تربیت کودک برگزار شده است که امیدواریم ادامه پیدا کند.
5ـ خروجیها و نتایج طرح شما بر روی کودکان و نوجوانان چه
بوده است؟ (مصداق) بحمدالله در اکثر مدارس به اهداف آموزشی و پرورشی مورد نظر دست
یافتیم و تغییرات مشهودی در بچهها بوجود آمد و خانوادهها اذعان داشتند که
کودکانشان تفاوتهای مثبت رفتاری، اخلاقی و درسی داشتهاند.
با توجه به اینکه ما در طی مراحل کار ارزیابی تکوینی و در
پایان دورهها ارزیابی نهایی داشتیم و قبل و بعد بچهها را مقایسه میکردیم،
کاملاً تفاوتها مشهود و ملموس بود... برخی از کودکان از نظر رفتاری و اخلاقی تفاوت
بسیاری کرده بودند که اولیاء آنها به مدرسه مراجعه نمودند و بارها از بنیاد تشکر
کردند و جزئیات برخی از آنها در سایت ما موجود است...
(pac.org.ir)
6ـ بازخورد خانوادهها در مورد شما چه بوده است؟
اکثراً از تغییرات مثبت بچهها تشکر میکردند ولی بودند
والدینی که از سؤال کردنهای فرزندانشان به ستوه آمده بودند و یا فکر میکردند ما
درصدد هستیم تا فقط امور دینی را به آنها آموزش دهیم!
خانوادهها اذعان میداشتند که فرزندانشان آرامتر، متفکرتر
و کنجکاوتر شدهاند، برای رفتارها دلیل میخواهند و دلیل میآورند، اعتماد به نفس
کودکان بالاتر رفته و در دروس مدرسه هم پیشرفت چشمگیری داشتهاند، رفتار آنها با
خواهر و برادرها بسیار بهتر و منطقیتر شده است.
7ـ تا بحال چه مقدار از اهداف وافقهایتان محقق شده است؟
حقیقتاً افقهایی که ما در نظر داریم راه سخت و دشواری
است... همانند متولیان برنامه امریکایی
فلسفه برای کودکان در پیتربیت نسل خاصی بنام «شهروند نمونه» نیستیم بلکه به
«انسان کامل» میاندیشیم و اینکه تا چه حد این برنامه بتواند کودکان ما را به این
هدف نزدیک کند، به تلاش و جدیت پژوهشگران و متخصصین این حوزه مربوط میشود...
شاید بتوان گفت از برنامه «فلسفه و کودک» ما تنها زیر
ساختهای آن را ساخته و پرداخته کردهایم و راه درازی در پیش داریم ولی تا همینجا
نیز موفقیتهای چشمگیری داشتهایم و در توفیق در این راه از خداوند مدد میجوئیم.
8ـ اهداف و برنامههای آتی شما چیست و کمبود و موانعتان
چیست؟
با توجه به اهداف بنیاد صدرا تمرکز بخش «فلسفه و کودک» بر
پژوهش فرهنگی است و بر این باور بیشترین تلاش و همت ما پژوهش و طراحی برنامههای
پرورش تفکر در کودکان است. ما آرزو داریم آموزش و پرورش کشور ما بتواند از این
دستاوردها استفاده لازم را ببرد و برنامه فلسفه و کودک جزء دروس اصلی مدارس کشور
گردد.
مهمترین مانع در کار ما ناآگاهی و ناآشنایی سایر نهادها و
سازمانهای فرهنگی و اساتید و معلمین از این برنامه مفید و لازم است و گاه مقاومتهایی
نیز در این راستا صورت میگیرد.
از موانع مهم دیگر ضعف بودجه لازم در وزارت آموزش و پرورش
برای همگانی کردن این طرح در کشور است.
امید است که با یاری حق «طرح فلسفه و کودک» در جهان شناخته
شود و موانع موجود در راه اجرای آن در ایران برطرف گردد و در این برنامه هم مانند
دیگر امور دنبالرو و مقلد غرب نباشیم و به فرهنگ بومی و دینی خودمان متکی باشیم و
به دام نیرنگهای دشمنان فرهنگی نیفتیم.
انشاءالله
20 مهر 93