فصلنامه علمی فلسفه و کودک
شماره ۱۰
تابستان ۱۳۹۴
آینده
کودک
کودکان
و فرزندان امروز ما، آیندهسازان فردا و بازوان فکری و عقلی هر قوم و ملت و امتی
هستند. نوع تربیت، آموزش، مهارتهای زندگی، بالندگی عقلی و روحی امروز این کودکان،
حکایت از اندیشه و عملکرد آنها و جامعه شکلیافته بدست آنها دارد. در نگاهی به
کودکانمان و در مواجهه کودکانه با آنها، میتوانیم بگوییم که در این چند راهه
زندگی، ما مربیان رسمی ـ پدر، مادر، خانواده، اقوام و معلمان ـ و مربیان غیررسمی ـ
جامعه، فضای شهری، صدا و سیما، رسانههای مجازی و ... ـ در هماهنگی با هم و یا
بطور انفرادی و سایشی، چه نهالی را آبیاری کرده و میرویانیم و چه بر و بار و
محصولی را درو و چینش میکنیم.
نهال وجود کودکان ما با دو منبع اصلی و اساسی زیرین و برین،
تغذیه، رشد کرده و شکل میگیرند و ریشه آنها را مادر و پدر و بلکه اجداد، آب و نانِ
حلال و تعالیم و آموزههای دامن مادر و آغوش پدر تشکیل میدهد و از همینروست که در
احادیث بلند اسلامی، به انتخابهای زندگی ما، توجه فراوان شده و بخصوص در امر
همسرگزینی و تربیت فرزندان، تأکید مضاعف گردیده است که نه در ابتدای دیدار و
انتخاب همسر که بسی پیشتر از آن، مورد توجه اسلام است.
دو قصه، دو واقعیت، دو توصیه زیر، تفاوت عمیق میان منظر
اسلام و نگاه دنیای تربیتی جدید را هویدا میسازد: در کتب و مجلات علمی غرب، حکایتی
را مشاهده میکنیم که مادری در سه ماهگی بعد از تولد فرزندش، به روانپزشک و مشاور
تربیتی مراجعه کرده و میگوید: «مایلم همچنانکه فرزندم از بدو تولد از طریق
بیمارستان، تحت مراقبت جسمی پزشک قرار گرفته، از نظر روحی نیز مورد توجه و مراقبت
یک مشاور تربیتی قرار گیرد.»
پزشک
مشاور پاسخ میدهد که «سه ماه دیر مراجعه نمودهاید» اما در کتب روایی تربیتی
اسلام، توصیه دیگری بچشم میخورد که بسیار غریب مینماید اینکه «هر فرزندی را که
مایلید از حیث جسمی و روحی سالم داشته باشید، نه فقط از بدو تولد و نه فقط به
هنگام انتخاب همسر که بسیار پیشتر به پیشینه اخلاقی، نژادی و جسمی همسر باید توجه
داشته باشید».
این دو توصیه نشان میدهد، ژنتیک که به اصطلاح از یافتههای
علم جدید است، در آموزههای اسلامی مورد توجه ویژه بوده است، اگرچه تحت نام «ژن»
مسمّی نمیباشد و این همان ریشهیی است که متولی تأمین حیات کودک و ساقهها و شاخههای
وجودیِ اوست که قرار است برگهای آن از منبع دیگر و بَرینی بنام خورشید و
خورشیدکهای حیات و زندگی، پرتوافشانی شود؛ پرتوهایی جهت تقویت و بالندگی عقلی و
آموزشها و مهارتهای زندگی بنام مدرسه، دوست، فضای شهری، شبکههای مجازی، صدا و
سیما و فیلمها و ... که به کودک ما میآموزد چه بگوید، چه بخواند، چه بخواهد و
چگونه بیندیشد و اساساً فلسفه زندگی خود را در چه خلاصه کند! خدا کند که این
پرتوها، پرتوهای کشنده و آسیبزنندهیی نباشند که بر جان و جهان کودک بتابند و آن
را بسوزانند.
با
توجه به بیان فوق، آیا میتوان گفت که هر عصری گسیخته از عصرهای گذشته است؟ آیا
میتوان ادعا کرد که هر نسلی، جدای از نسلهای پیشین است؟ آیا میتوان گفت زمان و
زمانهها جدای از همند؟
چه
زیباست این بیان فلسفی و تعریف حِکَمی از زمان که «زمان موجود غیرقارّ متصلی است
که حضور هر جزء عقلی آن، منوط و وابسته به گذر جزء قبلی است» و در این اتصال است
که آیندگان، وامدار گذشتگان میشوند و اکنون ما بر دوش رفتگان و کودکان امروز ما،
پایهها و سکوهای پرتاب آیندگان میگردند.
چنین
است که کودکانمان آنچه را که امروز از فلسفیدن و تعقل و مهارت و آموزش زندگی از
مربیان رسمی و غیررسمی دریافت میکنند، دستمایه و شاکله حیات پیشروی جوامع و امم
میگردد و اگر چنین است، به فرزندانمان بیاموزیم که در انتخابهایشان بسی هشیارتر و
آگاهتر عمل کنند که این انتخاب، فقط انتخاب زندگی پیش روی آنها نیست که انتخاب
فرزندان و کودکان و آینده ملت و جامعهیی است که به آن تعلق دارند، بلکه فراتر از
آن به یقین انتخاب آینده جهان بشری است.
سردبیر
***
بررسی تأثیر داستانهای گلستان سعدی بر پرورش قضاوت اخلاقی
نوجوانان با استفاده از روش آموزش فلسفه به کودکان(
P4C
)
طیبه
ماهروزاده
؛ دانشیار گروه
فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه الزهرا
الهام
تجری
؛
کارشناس ارشد
فلسفه تعلیم و تربیت
چکیده
فلسفه برای کودکان نحوهیی از آموزش
است که ذهن کودک را بسوی کوشش در جهت پاسخگویی به نیاز و اشتیاقی که به معنا دارد،
سوق میدهد. فلسفه برای کودکان بمعنای یاد دادن آراء فلاسفه نیست، بلکه بیشتر
بمعنای آموزش استدلال، تمییز و تقویت قدرت قضاوت و داوری است. اخیراً از برنامه
آموزش فلسفه به کودکان در برخی کشورها استفاده شده است، به همین جهت تلاش شده تا
در ایران نیز از این برنامه برای رشد و پرورش اخلاقی، فکری، استدلال، قوه قضاوت و
تربیت صحیح نوجوانان استفاده گردد. از آنجا که داستانهای طراحی شده با فرهنگ
ایرانی همخوانی ندارد، بر آن شدیم تا از داستانهای ایرانی ـ اخلاقی استفاده
نماییم. بدینمنظور، کتاب
گلستان سعدی که کتابی اخلاقی و تعلیمی است انتخاب
گردید و حکایات آن به زبان ساده بیان شد. جامعه موردنظر این پژوهش، دانشآموزان
یکی از دبیرستانهای دخترانه منطقه یک تهران (مخصوص علوم انسانی) بوده است که از
این جامعه موردنظر، یک کلاس سی نفری بعنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. ابزار مورد
استفاده در این پژوهش، شامل آزمون قضاوت اخلاقی کلبرگ، مصاحبه، مشاهده و یادداشتبرداری
بوده است و برای تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده از روشهای توصیفی و تحلیلی و نیز تحلیل
مصاحبه، مشاهده و یادداشتها استفاده شده است.
نتایج پژوهش بیانگر آن است که استفاده از داستانهای بومی ـ
ایرانی با رویکرد برنامه آموزش فلسفه به کودکان و نوجوانان از توانایی لازم برای
رشد ارزشهای اخلاقی و نیز پرورش مهارتهای زندگی شهروندی برخوردار است.
کلیدواژگان
آموزش فلسفه به کودکان، آموزش ارزشها، قضاوت اخلاقی،
گلستان سعدی
***
آینده را خصلتهای کودکانه میسازد
علیرضا امین
؛ کارشناس ارشد جامعه شناسی
چکیده
از جمله مهمترین
ویژگیهای کودکان «خلاقیت» است. در حقیقت، خلاقیت جزوی لاینفک از زندگی کودکان است
که اگر مورد بیتوجهی واقع شود بمرور در عرصه رقابتهای اجتماعی، مدارس و خانواده
رنگ میبازد و در هیاهوی زندگی گم میشود. با توجه به اینکه برای تغییر، پیشرفت و
گشودن مسیرهای جدید به خلاقیت نیاز است جوامعی که این خصیصه کودکانه را زنده نگه
داشته و در پرورش آن بکوشند، سهمی در خور از جهان آینده خواهند داشت.
در این نوشتار،
سعی شده است علاوه بر معرفی این خصیصه، ضرورت وجود آن در جوامع شرح داده شود و
شرایط و شیوههای زنده نگه داشتن آن مورد توجه قرار گیرد؛ شرایطی که اگر فراهم
باشند آیندة بهتری در انتظار خواهد بود.
کلیدواژگان
کودکان، خلاقیت، آینده، تخیل
***
بررسی تأثیر طرح سؤالات با واژگان و چیدمان غیرمعمول
در پرورش ذهن فلسفی کودکان
احمدرضا آذربایجانی(آذر)
؛
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم
وتربیت دانشگاه آزاد اراک
محمد سعیدیان
؛ کارشناس ارشد آمار دانشگاه شهید بهشتی
زهره کشاورز
؛ دانشجوی کارشناسی امورتربیتی دورههای پیش دبستانی دانشگاه پیام نور تهران
چکیده
«ذهن فلسفی» و «اندیشهورز» دارای سه ویژگی بنیادی است:
جامعیت، تعمق و انعطافپذیری. از تلاشهای اساسی مربیان تربیت همانا رشد ذهن فلسفی
است. این رشد با «کندوکاو فلسفی» صورت میگیرد و نقش اصلی در این کندوکاو بر عهده
«سؤال» است. طرح سؤالات مناسب برای فلسفیدن آغاز راه است. از سؤالات مناسب که
جستجوگری فکری در روابط و قیاسهای منجر به کشف روابط را در ذهن کودکان فعال میکند،
طرح پرسشهایی است با چیدمان واژگانی همجنس که از لحاظ معنا نامربوط نشان میدهند که
البته کشف روابط آن برای کودکان جذاب است.
در این پژوهش با طرح چنین سؤالاتی کل افراد یک دوره یادگیر محور تحت آزمون قرار
گرفته و سپس با مقایسه گروه کنترل مورد ارزیابی قرار
گرفتهاند. نتایج حاصله، طرح سؤالاتی اینگونه را برای رشد ذهن فلسفی مؤثر ارزیابی
کرده است. این پژوهش به روش میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) وکتابخانهیی با استفاده
از روش نا پارامتری و آزمون کلموگروف ـ اسمیرنوف صورت گرفته است.
کلیدواژگان
سؤالات نامأنوس، ذهن فلسفی، کارگاه اندیشه، فلسفه برای
کودکان، اندیشهورزی
***
بررسی تأثیر برنامة «فلسفه برای کودکان»
بر افزایش انگیزة پیشرفت دانشآموزان
فاطمه عظمتمدار
؛ دانشجوی دکتری علوم تربیتی
منصوره
مهدییار
؛ دانشجوی دکتری
روانشناسی بالینی دانشگاه شیراز
چکیده
این پژوهش بمنظور بررسی اثربخشی
برنامة فلسفه برای کودکان بر انگیزة پیشرفت دانشآموزان پسر پایة ششم انجام گرفت.
نمونة اولیة این پژوهش 86 نفر از
دانشآموزان بودند که به روش خوشهیی از میان تمام دانشآموزان پسر پایة ششم شهر
شیراز انتخاب شدند
. ابتدا پرسشنامة انگیزة پیشرفت هرمنس بعنوان پیشآزمون
اجرا شد. سپس جهت بررسی فرضیههای پژوهش، 30 نفر از افرادی که در این آزمون نمرههای
پایینتری کسب کرده بودند، انتخاب شده و بگونهیی تصادفی در دو گروه آزمایش و
گواه جایگزین شدند. در مرحلة بعد، گروه آزمایش بمدت ده جلسة 75 دقیقهیی، بشیوة اجتماع پژوهشی مورد نظر لیپمن در برنامة
فلسفه برای کودکان تحت آموزش قرارگرفتند. در این جلسات، داستانهایی متناسب با هدف
پژوهش انتخاب گردید و با مشارکت خود دانشآموزان خوانده شد. پس از آن، پسآزمون بر
روی هر دو گروه اجرا گردید. سپس بمنظور بررسی فرضیه، از روش آماری تحلیل کوواریانس
استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که آموزش فلسفه به میزان معناداری باعث
افزایش نمرات در انگیزه پیشرفت کودکان شده است.
کلیدواژگان
فلسفه برای کودکان، اجتماع پژوهشی، انگیزة پیشرفت، میل به
موفقیت
***
رابطه راهبردهای فراشناختی و خلاقیت
با
خودکارآمدی دانشآموزان
سعید شیخی
؛
کارشناس ارشد برنامهریزی
درسی
حشمتاله
نظری
؛ کارشناس ارشد تکنولوژی آموزشی
چکیده
هدف
پژوهش حاضر، بررسی رابطه راهبردهای فراشناختی و خلاقیت با خودکارآمدی دانشآموزان پسر
سال چهارم دبیرستان در شهرستان آبدانان بود که به روش توصیفی ـ همبستگی انجام گرفت.
جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پسر سال چهارم دبیرستان در سال
تحصیلی1395- 1394 بودند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 123 نفر از آنها
بعنوان نمونه و از طریق نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد
استفاده، پرسشنامه مهارتهای فراشناخت روحانینژاد و معنوی، خلاقیت عابدی و
خودکارآمدی شرر بود و برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده
شد. یافتههای پژوهش نشان داد که میان راهبردهای فراشناختی و خودکارآمدی و خلاقیت
و خودکارآمد، رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد
(05/0>
p
)
. همچنین میان خلاقیت و خودکارآمدی
نیز رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد
(05/0>
p
).
کلیدواژگان
راهبردهای فراشناختی، خلاقیت،
خودکارآمدی، دانشآموزان پسر
***
بررسی انواع مهارتهای نظم عمومی در رویکردهای فلسفه برای
کودکان با توجه به معیارهای بومیسازی اسلامی
محمدحسن
میرزا محمدی
؛ دانشیار گروه فلسفه تعلیم و تربیت،
دانشگاه شاهد
مصطفی
کریمی
؛ دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه
شاهد
حمید احمدی هدایت
؛
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و
تربیت، دانشگاه شاهد
چکیده
در حال حاضر، برنامههای آموزش فلسفه به کودکان در قالب یکی
از جریانهای
فکری
مؤثر در انتقال مفاهیم و مهارتهای فلسفهورزی، اخلاقی و
نظم عمومی در جهان مطرح میباشد. مفاهیم و مهارتهای نظم عمومی در این برنامهها گاه
بصورت آشکار و گاه پنهان و در متن موضعگیریها، پژوهشها و آثار مربوط به این برنامهها
گنجانده شده است از آنجا که این موضعگیریها و آثار، حاوی عناصری از هستیشناسی،
معرفتشناسی و به تبع آنها روششناسی خاص جوامع مبدع آن هستند؛ از اینرو بمنظور
بهرهبرداری مفید از این برنامه در راستای توسعه و تبیین مهارتهای نظم عمومی از
منظر اسلامی، ابتدا بومیسازی آن بر اساس معیارهای سهگانه مذکور و بر مدار بینش
اسلامی ضرورت خواهد داشت. پژوهش حاضر نیز تحت روش تحلیل محتوا در این حوزه به این
نتیجه
می
رسد که برنامههای آموزش فلسفه به کودکان بشرط مطابقت و
تبیین با معیارهای سهگانه بومیسازی اسلامی، میتواند الگوهای مناسبی جهت اشاعه و
آموزش مهارتهای مختلف نظم عمومی در کشور باشد و با در نظر داشتن این معیارها به
گزینش و پالایش مهارتهای نظم عمومی پرداخته شده است.
کلیدواژگان
برنامههای آموزش فلسفه به کودکان،
مهارتهای
نظم عمومی،
بومیسازی اسلامی
***
مشاوره تحصیلی از طریق گفتگوی فلسفی
مریم دیباواجاری؛
دکتری مشاوره
چکیده
نوشتار حاضر ضمن طرح مشاوره فلسفی،
یکی از موضوعات اساسی را که این روزها شاگردان، والدین و معلمان درگیر آن هستند،
به چالش میکشد و ضمن طرح پرسشهای اساسی نظیر اینکه علت اضطراب شاگردان چیست؟ آیا
شاگردان از بهره هوشی کمی برخوردارند؟ آیا ریشه این مشکلات را باید در هیجانها و
احساسها جستجو کرد؟ مشاوره تحصیلی فلسفی چیست؟ و چه کمکی را برای مواجهه با مسائل
تحصیلی دانشآموز ارائه میکند؟ شیوهیی از برخورد با مشکلات تحصیلی شاگردان را
معرفی میکند که «مشاوره فلسفی» نام دارد. در قلب مشاوره فلسفی، گفتگوی سقراطی
نهفته است که تمرکزش بر اندیشیدن میباشد. در این شیوه، شاگردان بعنوان ظروف خالی
در نظر آورده نمیشوند که مدام باید از سوی معلمان پر شوند و از سوی آنها و والدین
نصیحت گردند، بلکه بعنوان یادگیرندگان مستقل و آزاد و برابر در نظر آورده میشوند.
امتحان و مسائل آن نیز یکی از مواردی است که به این شیوه میتوان آن را بررسی کرد.
کلیدواژگان
مشاوره تحصیلی، مشاوره فلسفی، اضطراب امتحان، گفتگوی فلسفی